محل تبلیغات شما

تا هوای دیدنت زد به سرم 

رفتنت شاید نبوده باورم 

دیده بودم نیستی حالی شدم 

کاش می دیدی دو چشمان ترم 

جاده را لعنت فرستادم که برد 

همنشین و مهربان و یاورم 

رو  کجا آرم به که گویم ز تو 

کوی و برزن , خانه ها دربدرم 

بعد تو کَس را ندیدم همنشین 

بعد تو من چون گلای پرپرم 

همه گویند که فرامشت کنم

میشود بُرد تو را من ز سرم ؟

آسمان حال مرا دید و باران بگرفت 

حال من خوب نشد من هنوز خون جگرم 

گر که باشد به برم عالمی از آدم ها 

همه عمر تورا می نگرم 

رفته بودی و دلم سخت گرفت 

رفتنت شاید نبوده باورم 

همه عمر تورا می نگرم

من و خدا و خوشبختی

تو ,عمر ,تورا ,شاید ,نبوده ,ز ,عمر تورا ,تورا می ,شاید نبوده ,دید و ,مرا دید

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

love.or.chess